تحولات منطقه

۲۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۶
کد خبر: ۴۷۴۱۳۶

چنانچه در انسان روحیه قناعت حکم فرما باشد به دنبال آن اثار بسیار خوبی مشاهده می شود، اما در بعد منفی – یعنی اگر به جای قناعت ضد آن یعنی روحیه حرص و طمع حاکم باشد – آثاری متضاد با آثار قناعت پدید می آید

نگاهی به آثار مثبت و منفی قناعت در روایات
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از طهور ، قناعت در بعد مثبت و منفی دارای آثار متفاوتی است. به عبارت واضح تر، چنانچه در انسان روحیه قناعت حکم فرما باشد به دنبال آن اثار بسیار خوبی مشاهده می شود، اما در بعد منفی – یعنی اگر به جای قناعت ضد آن یعنی روحیه حرص و طمع حاکم باشد – آثاری متضاد با آثار قناعت پدید می آید.

آثار قناعت از بعد مثبت آن

عزت و سرافزازی

شک نیست که از دیدگاه قرآن و اسلام عزت و بزرگی از آن مومنان است. قرآن می فرماید: «و لله العزه و لرسوله و للمومنین ولکن المنافقین لا یعلمون» (سوره منافقون/ آیه8)، عزت تنها از آن خدا و رسول او و مومنان است لکن منافقان نمی دانند.

این عزت و سرافرازی  برای مومن به اندازه ای ارزشمند و مهم است که اجازه ندارد به هیچ وجه خود را نزد دیگران خوار وزبون کند.

امام صادق علیه السلام فرمود: «إن الله تبارک و تعالی فوض إلی المومن اموره کلها و لم یفوض إلیه أن یذل نفسه ألم ترقول الله سبحانه و تعالی هیهنا: و «الله العزه والرسوله وللمومنین»،«و المومن ینبغی أن یکون عزیزا و لا یکون ذیلا»،خداوند تمام امور مومن  را به خودش واگذار کرده ولی به او اجازه نداده است که خود را ذلیل و خوار کند. مگر نمی بینی خداوند در این باره فرمود: «عزت مخصوص خدا و رسول او ومومنان است»؟ بنابراین سزاوار است مومن همیشه با عزت باشد و زیر بار ذلت نرود.

پیامبراکرم صلی الله علیه الله و آله وسلم فرمود: «لا ینبغی للمومن أن یذل نفسه»، شایسته نیست که مومن خود را ذلیل کند.

بی شک، یکی از چیزهایی که سبب عزت و بزرگی انسان می شود و او را از ذلت و  خواری نجات می دهد قناعت است. امیرمومنان علیه السلام فرمود: «لا أعز من قانع»، هیچکس از شخص قانع عزیزتر نیست.

«القناعه عز»، قناعت وسیله عزت است.

«القناعه عز و غنی»، قناعت سبب عزت و بی نیازی از مردم است.

«القناعه أبقی عز»، قناعت پایدارترین عزت است.

به هر حال، کسی که می خواهد عزت نفس خود را حفظ کند باید قناعت پیشه باشد و از آبروی خود پیش مردم نکاهد.

گنج بی پایان

رسول گرامی صلی الله علیه الله و آله وسلم فرمود: «ألقناعه کنز لا یفنی»، قناعت گنجی است که فانی نمی شود.

و نیز فرمود: «القناعه مال لا ینفد»، قناعت مالی است که تمام  نمی شود.

حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «لاکنز أغنی من القناعه»، گنجی بی نیاز کننده تر ازقناعت نیست.

قناعت و بی نیازی

در قسمت دیگری از روایات می خو انیم که اگر کسی به آن چه خدا به او داده است قناعت کند از بی نیازترین افراد است. ( در حقیقت، آن چه مهم و ارزشمند است روح  قناعت و بی نیازی است نه مال و ثروت. چه بسا ثروتمندانی که گدا صفت اند.

از رسول خدا صلی الله علیه الله و آله وسلم آمده است: «لیس الغنی عن کثره العرض إنما الغنی غنی النفس»، بی نیازی به فراوانی ثروت نیست، بی نیازی تنها در روحیه بی نیازی است.

امام صادق علیه السلام فرمود: «من قنع  بما رزقه الله فهو من أغنی الناس»، هرکس به آن چه خدا روزیش کرده قانع باشد از بی نیازترین مردم است.

و نیز فرمود: «أغنی الغنی القناعه»، برترین بی نیازی ها قناعت است.

امیر مومنان علیه السلام فرمود: «القناعه رأس الغنی»، قناعت سرآمد بی نیازی ها است.

آثار سوء قانع نبودن

ذلت و خواری

کسی  که به آن چه خدا برای او مقدر کرده است راضی نباشد خواه ناخواه چشم طمع به  مال دیگران خواهد داشت که در نتیجه، دست نیاز به سوی آنان دراز خواهد کرد و این خود موجب ذلت و خواری او خواهد شد.

امام صادق علیه السلام فرمود: «ما أقبح بالمومن أن تکون له رغبه تذله»، چه زشت است برای مومن که میل و رغبتی در او باشد که او را خوار و ذلیل کند.

مرحوم مجلسی می فرماید: مقصود از میل و رغبتی که نکوهش شده و سبب ذلت و خواری انسان می گردد آن است که دست به سوی مردم دراز کند و از آنان چیزی بخواهد؛ اما سوال کردن از خدا و توجه و رغبت به پروردگار، گذشته  از این که ذلت آفرین نیست مایه سربلندی و عین عزت است.

نگرانی دائم

از نتایج آز و طمع نگرانی و تشویش خاطر است. امام صادق علیه السلام درباره نزول آیه «و لا تمدن عینیک إلی ما متعنا  به أزواجا منهم زهره الحیاه الدنیا لنفتنهم فیه و رزق ربک خیر و أبقی»، (هرگز چشم خود را به نعمت های مادی که به گروه هایی از آن داده ایم میفکن که اینها شکوفه های زندگی دنیا است و برای آن است که آنان را با آن بیازماییم و روزی پروردگارت پایدار تر است).
باز می فرماید: «إستوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جالسا ثم قال من یتعز بعزاء الله تقطعت نفسه علی الدنیا  حسرات و من اتبع بصره ما فی أیدی ما فی الناس  طال همه  و لم یشف غیظه و من لم یعرف أن لله علیه نعمه إلا فی مطعم و مشرب قصر أجله ودنا عذابه»، پیامبر اکرم صلی الله علیه الله و آله وسلم وقتی این آیه را شنید راست نشست و فرمود: هرکس به خدا دل نبندد حسرت دنیا او را از پای در می آورد، و هرکس چشم از مال و ثروت مردم بر ندارد حزنش طولانی شود و خشمش فرو ننشیند، و هر کس نعمت خدا را تنها در خوردنی ها و نوشیدنی ها ببیند عمرش کم و عذابش ]درد و رنجش[ نزدیک شود.

قرآن مجید در جای دیگر به همین مضمون می فرماید: «لا تمدن عینیک إلی ما به أزواجا منهم و لا تحزن علیهم و احفض جناحک للمومنین» (سوره حجر/ آیه 88)، هرگز چشم خود را به نعمت هایی که به گروه هایی از آنها ]کافران [ دادیم میفکن و به خاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را بر مومنان فرو آر ] و آنها را زیر پوشش مهر و محبت خود قرار ده. [
بنابراین، انسان باید همیشه در زندگی اعتدال و میانه روی را از دست ندهد و قناعت را پیشه خود سازد که در غیر این صورت، روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید.

امام سجاد علیه السلام فرمود: «رایت الخیر کله قد اجتمع فی قطع الطمع عما فی أیدی الناس»، تمامی خیر و سعادت را در این دیدم که انسان به آنچه در دست مردم است چشم طمع نداشته باشد ]زیرا طمع خواد ناخواه انسان را خوار و ذلیل می سازد.[

 خلاصه دست دراز کردن به سوی این و آن از شرف و عظمت انسان می کاهد، یعنی او را بدهکار و مردم را بستکار می کند؛ ولی بی اعتنا بودن به آنچه نزد مردم است ( از ثروت و نعمت) سبب عزت و سربلندی او می شود.

امام صادق علیه السلام فرمود: «شرف المومن قیام  اللیل و عزه استغناوه عن الناس»، شرف و سربلندی مومن، در شب زنده داری، و عزت او در بی نیازی از مردم است.

بهترین راه زندگی

اکنون که معلوم شد چشم طمع به مال و منال مردم داشتن موجب ذلت، و قطع طمع باعث عزت است، بهترین راه این است که به آنچه خدای متعال روزی و مفدر فرموده است راضی باشیم و آنگونه که امام سجاد علیه السلام از خدا می خواهد ما نیز از خدا بخواهیم و عرضه بداریم: «و اجعل ذلک سببا لقناعتی بما قضیت»، پروردگارا ! به من کمک کن تا بر قسمت خویش که با رضای تو مقرون است قناعت کنم.

و نیز بگوییم: «اللهم إنی أعوذبک من هیجان الحرص و سوره الغضب و غلبه الحسد و ضعف الصبر و قله القناعه»، پروردگارا ! به تو پناه می برم از هیجان حرص و صولت خشم و حمله حسد و ضعف صبر و کمی قناعت.

زندگی پاکیزه (حیات طیبه)

از امیرمومنان علی علیه السلام پرسیدند منظور از «حیات طیبه» در آیه شریفه «من عمل صالحا من ذکر أو أنثی و هو فلنحیینه حیاه طیبه» چیست؟ فرمود: حیات طیبه «قناعت» است.

منـابـع

محمدرضا مهدوی کنی- نقطه های آغاز در اخلاق عملی- از صفحه 708 تا 716

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.